روزه محتوا

روز هفتم اسفندماه و به واسطه ی چالشی که از سوی استاد شاهین کلانتری طرح شده بود، روزه گرفتم. اما نه روزه ای که در آن خوردن و آشامیدن ممنوع باشد، بلکه روزه محتوا گرفتم و به مدت ۲۴ ساعت با خود عهد بستم تا از ورود هرگونه محتوای جدید به فکر و ذهنم جلوگیری کنم. منظورم هر شکلی از محتواست شامل فایل صوتی، پادکست، ویدئو، متن و نوشته و حتی کتاب و هر محتوایی که از رسانه ها پخش و منتشر می شود اعم از برنامه های رادیو و تلویزیون، فضای مجازی، اخبار و به طور کلی هر آن چه که از دیگران با عنوان مطلب تازه و با برچسب یادگیری قرار بود خوراک فکر و ذهن من باشد.
تجربه ای جالب، متفاوت و اثربخش برای من بود. می خواهم بعضی از نتایج شگفت انگیز این کار را همین جا بنویسم.
۱. نسبت به روزهای قبل وقت آزاد بیشتری داشتم.
۲. آرامش روانی تازه ای تجربه کردم و احساس کردم که سبک تر شده ام و می توانم کارهای عقب افتاده ام را بهتر مدیریت کنم و انجام بدهم.
۳. در محیط کار انرژی مضاعفی داشتم و حس می کردم بار اضافه ای از دوشم برداشته شده است؛ با این که همان روز حجم کارم بیشتر از روزهای پیش بود.
۴. فرصتی مناسب برای تفکر یافتم به ویژه فرصتی برای تعمق در خودم. به روشنی دریافتم که مدتهاست به بهانه یادگیری و افزایش اطلاعات، از خودم غافل بوده ام و این چالش بهانه ای شد تا خویشتن خویش را بکاوم و به کوبیدن و دوباره ساختنش بیندیشم.
۵. احساسی شبیه به رهایی از یک بیماری سخت و مزمن داشتم.
۶. قدرت تخریب رفتارها و عادات بسیار کوچک غیرمفید ولی مستمر برایم آشکار تر شد و به همان اندازه به قدرت و تاثیر رفتارهای کوچک مثبت و مداوم بیشتر پی بردم.
۷. وقایع پیرامون خود را از زوایای جدیدی نگاه کردم و دریافتم که هر اتفاق به ظاهر کوچک و بی اهمیت، می تواند موضوعی بسیارمهم برای اندیشیدن باشد.
۸. دلتنگ شدم و فهمیدم که بعضی افراد و برخی موضوعات تا چه اندازه در زندگیم مهم اند و من به دلیل نپرداختن هزینه برای داشتن و دسترسی و بهره مندی از آنها، غافل بوده ام و بهتر بگویم ارزشمندهای زندگی خود را بازبینی کردم و با خود عهد بستم که همیشه قدرشناس و قدردان وجود باارزش و حضور پررنگشان باشم.
و اما یاد گرفتم که:
– بدون پرسه زدن در اینستاگرام و فضای مجازی،تماشای تلویزیون و فیلم و سریال های وقت کش و حتا با گریز از خودفریبی به بهانه کتاب خواندن، می توان روز خود را با بهره وری بیشتری سپری کرد.
– گاهی لازم است برای این که بهتر عمل کنم فضای آشفته فکرم را آرام کنم و شتاب زندگی را بگیرم و به طور کامل بایستم و ببینم که در کجا هستم و کجا باید باشم. چه کارهایی را باید انجام ندهم و چه کارهایی را با همت و جدیت بیشتری پیگیری کنم.
به نظرم در عصر بمباران اطلاعاتی و با دسترسی های آسان و گاه بسیار کم هزینه به فضاهای تولید و انتشار محتوا، تکرار این چالش به صورت مدون و در دوره های زمانی مشخص، هم بسیار لازم است و هم می تواند منشأ اثرات مثبت بسیار باشد.

مطالب مرتبط

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دسته بندی ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *