من و نوشتن

وقتی می خواهم بنویسم این جملهء آقای شاهرخ مسکوب پیش چشمانم نقش می بندد:
«نوشتن، درمان درد بیهودگی است.»
انگیزه ای که از این جمله می گیرم برای من کافی است و در واقع خودم بارهای بار احساس کرده ام که با نوشتن از زمانِ در اختیار خودم، به بهترین شیوه بهره برده ام. با ساده ترین روش شروع می کنم: پرسش گری. پرسش گری روشی است که در هر موردی می توانم از آن کمک بگیرم و بنابراین در این نوشته، خودم را با پرسیدن این سوال به چالش خواهم کشید: چرا باید بنویسم؟
با نوشتن می فهمم که دانسته هایم چه قدر کم تر از آن است که فکر می کردم. وقتی که می خواهم بنویسم، همان اوّل کار دستم خشک می شود و گویی چیزی برای نوشتن ندارم. تازه متوجه می شوم که واقعن چیز زیادی نمی دانم. اگر می دانم، باید بنویسم و چون نمی نویسم یا نمی توانم بنویسم، می فهمم که چیز زیادی نمی دانم. اصلن به نظرم نوشتن معیار مناسب و قابل اعتمادی برای دانایی است. نوشتن وادارم می کند که بدانم و برای دانستن و فهمیدن باید فکر کنم. باید بخوانم و بیش تر از پیش بخوانم و عمل کنم. وقتی می نویسم می فهمم که سال های سال است در توهّم دانستن زیسته ام و خود را فریب داده ام. نوشتن مرا آگاه تر می کند؛ نسبت به همه چیز، نسبت به خودم، به پیرامونم، به داشته هایم، به آن هایی که در ارتباط هستم و نسبت به تمام زندگی. نوشتن باعث می شود بفهمم که چه قدر روابط سطحی و بی ارزشی را تجربه کرده ام. با نوشتن است که به اشتباهاتم پی می برم. نوشتن گونه ای محک برای بازنگری تمام باورها و زیسته های من است. با نوشتن خود را در بوتهء نقد منصفانه ای قرار می دهم. افکارم را ثبت می کنم و همین باعث می شود برای خودم تعهد ایجاد کنم. دست کم برای من این گونه است که وقتی می نویسم راهی جز راست گویی برایم باقی نمی ماند و بنابراین نوشتن را یکی از راه های بسیار موثّر برای اصلاح خود می دانم. برای من در وادی نوشتن خبری از خودفریبی و تظاهر نیست. آن چه را که می نویسم جزئی از وجودم می پندارم، اثری می بینم که از من جدا شده و خواهد ماند و همین نگرش، تعهّد و مسئولیت می آورد. وقتی که می نویسم ارزش اندک آموخته هایم را درمی یابم و انگیزه ام برای خواندن و در آخر، دانستن و فهمیدن صدچندان می شود.
نوشتن معیارها و میزان های زندگیم را جا به جا کرده و وادارم کرده است تا خودم را و تمامیت زندگیم را بازنگری کنم و ارزش زیستن را دریابم. به نظرم دانستن و فهمیدن واقعی در نوشتن آشکار می شود. نوشتن یک آشکارساز تمام عیار است برای کاستی های صفر تا صد وجودم. وقتی که می نویسم خود واقعیم را نشان می دهم. برای من، نوشتن بهترین شیوهء خودیابی، خودشناسی و خودفهمی است. به گمانم ارتباطی ندارد به این که چه شغل و تخصصی دارم یا به کدام رشته علاقه مندم؛ آن چه که مهم است این است که اگر ننوشته باشم و ننویسم بسیاری از جنبه ها و زوایای وجود خودم و هر آن چه را که به خویشتن من تعلق دارد نشناخته و نفهمیده ام. این موضوعی است که به راحتی برای هر شخصی و با هر حرفه و تخصص و دانشی قابل تجربه و سنجش است. می توان به سادگی خود را در این فضای آزاد به چالشی تکان دهنده دعوت کرد.
زمانی از این می ترسیدم که به دلیل انجام دادن کاری یا سرزدن رفتاری در موقعیتی ویژه، مورد سرزنش دیگران قرار بگیرم و همین موضوع باعث می شد که هرگز نتوانم خود واقعی و راستینم را آشکار کنم امّا با نوشتن از این ترس و بسیاری از این دست رها شدم و به جرأت و جسارتی بی مثال دست یافتم تا خود را با سخت ترین و بی رحمانه ترین شرایط روبه رو کرده و از درهم شکستن خود پیشین و چهرهء موجّه و شناخته شده در چشم دیگران واهمه ای نداشته باشم. نوشتن باورهای نادرست و غیرواقعی من در بسیاری از موضوعات را درهم کوبید، فهمیدم که می شود سال ها نادان بود و با پوششی از دانایی در چشم دیگران دیده شد. نوشتن به من شهامت داد تا به جهل و غفلت سال های گذشتهء عمرم و بسیاری از ضعف ها و امتیازات خیالی و پوشالی منسوب به خودم آگاه شوم و اعتراف کنم. اگر می خواهم رشد کنم باید خودم را واقع بینانه و به دور از دیدرس و قضاوت دیگران ارزیابی کنم. وقتی که می نویسم تازه می فهمم که نوشتن آسان نیست. وقتی که می نویسم حتا زمانی که نوشته هایم مورد پسند خودم هم نیست، بازهم احساس می کنم ارزش آفرینی کرده ام و و به اندازه چند قدم کوتاه از بیهودگی دور شده ام. به نظرم این پاداش بزرگی است و البته که می ارزد از جاذبه های فریبندهء زندگی امروزم چشم پوشی کنم و بنویسم.
تأثیر نوشتن بر زندگی را استاد شاهین کلانتری به من نشان داد. درس هایی را که ایشان به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد زندگیم به من داده اند، در هیچ کلاس و مدرسه و دانشگاهی نیاموخته ام و بیان و قلم همه فهم،صریح، نافذ و موثّر ایشان گواه روشنی بر این مدعاست.

مطالب مرتبط

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دسته بندی ها

2 پاسخ

  1. درود سال نو مبارک!
    از اینکه با قلم و طرز تفکر شما از طریق وب سایت خوبتان آشنا شدم خوشحالم.
    به حق استاد شاهین کلانتری شاهراه تاثیرگذاری است و علاوه بر آموزش های خوبشان بانی و باعث برقراری ارتباطات درست انسانی در حوزه های مرتبط بهم می گردد.
    درخصوص اهمیت و فواید نوشتن و مضررات ننوشتن در سایت مدرسه نویسندگی مقاله دارم، خوشحال میشوم مطالعه بفرمایید.
    موفق و موید باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *